مربی درون گرا –The Introverted Trainer
مترجم زهره همت آبادی – کارشناس روانشناسی- عضو دپارتمان MBTI
این عبارت کاملا صحیح است که هر شخص با هر تیپ شخصیتی میتواند هر شغلی داشته باشد. در حقیقت، ایزابل بریگز میرز بر این باور بود که اگر یک سازمان بتواند کارکنان خود را از روی مدل شخصیتیای انتخاب کند که با اصولی که برای انجام آن کار بخصوص لازم است هماهنگ نباشد، برای سازمان یک مزیت به حساب میآید. البته باید توجه داشت که مدل تیپ شخصیتی هیچ گاه قصد ندارد تا فردی را محدود سازد.
شغل تمام وقت من به عنوان مربی افراد میتواند باعث تعجب شما شود، وقتی بدانید من دارای کارکرد (ترجیح) درونگرایی هستم. من باید دو تا سه هفته و یا 10 تا 20 روز از ماه را جلوی تعدادی از افراد سرپا بیایستم و مواردی را آموزش دهم. با وجود خستگی بسیار در پایان هر روز و حقوق دریافتی کم در برابر کاری که انجام میدهم، این که میتوانم در زندگی افراد تغییر ایجاد کنم، باعث تجدید قوا در من میشود. همان طور که مشاهده میکنید من دارای کارکرد شهودی (دریافت اطلاعات از یک تصویر کلی) و احساسی (تصمیم گیری بر اساس نظر دیگران در مورد تصمیم) هستم. با اجماع این کارکردها میتوان به روشنی دلیل علاقمندی من را به تشویق دیگران برای پیشرفت را شرح داد.
با وجود کارکرد درونگرایی امI ، صرف وقت در باشگاه به همراه یک وعده غذایی به تنهایی و یا با همراهی یک یا دو دوست میتواند راضی کننده این کارکرد در من باشد. با وجود آگاهی ام از این ترجیح ، دیگر گذراندن این زمانها در تنهایی برایم ناراحت کننده نمیباشد. من فکر میکنم که ترجیحاتم در اکثر مواقع برایم به عنوان یک مربی مزایای زیادی ایجاد میکند. اخیرا در یک کلاس خصوصی در حال توضیح نحوه شکستن کدهای دینامیک بودم. من از دانشجوم خواستم که برداشت خود از این موضوع را شرح دهد. در ابتدا او تنها با تعجب به من نگاه کرد به طوری که تصور کردم او در حال فکر کردن به این موضوع است که “اگر من این مورد را میدانستم، از شما نمیخواستم که آن را به من آموزش دهید.” من کاغذی بزرگ را که حاوی جداولی بود را به وی نشان دادم و نشانه هایی را به او ارائه دادم و از او خواستم که سعی خود را برای توضیح این موضوع بکند و من فقط برای اصلاح و یا تشویق او به ادامه توضیحات وارد بحث میشدم. بعد از کمی سعی او جواب را بدست آورد. با وجود کارکرد برونگرایی او، در حالی که من توضیحات کمی را ارایه دادم، او توانست راه خود را به سمت جواب بدست آورد.
همین کار نیز میتواند در کار با افراد زیاد و بصورت گروهی انجام بگیرد دقیقا به همان شکلی که در مورد انفرادی صورت پذیرفت، بطوری که در یک دوره آموزشی چهار روزه همین مورد اتفاق افتاد.