اعتماد

سه روش فوق‌العاده برای متقاعدکردن افراد برای اینکه به شما اعتماد کنند

آیا تابحال رئیسی داشته‌اید که به اعتماد شما خیانت کند؟ وقتی این اتفاق برای شما می‌افتد یک حس بد و دردناک برای شما پیش می‌آید و احساسات متضادی را برایتان رقم می‌زند. احساساتی نظیر سردرگمی، خجالت، خشم و …. . هر چیزی که در وی اعتقاد داشتید زیر سوال می‌رود. این حالت زمانی بدترین شکل را به خود می‌گیرد که او رهبر سازمانی باشد که شما دائما زبان به ستایش و تحسین او باز می‌کردید.

در زندگی نقاط کور و خاکستری زیادی وجود دارد، اما اعتماد جزو آنها به حساب نمی‌آید. اعتماد سیاه یا سفید است: در یک رابطه اعتماد یا وجود دارد یا ندارد.

وقتی به شما خیانت می‌شود، دفعه بعد یاد می‌گیرید که به راحتی به کسی اعتماد نکنید. آیا به همکاری که آخرین بار همه اعتبارش را نزد شما از دست داده ایده جدیدتان را مطرح می‌کنید؟

رهبران اصیل کسانی هستند که می‌دانند اعتمادسازی و حفظ آن کلید اصلی برای ایجاد یک سازمان قدرتمند است. آنها می‌دانند که این کار نیاز به زمان دارد و ممکن است در یک چشم بر هم زدن از بین برود. آنها به اعتماد ایجادشده به صورت جدی اهمیت داده و برای محافظت از آن تلاش می‌کنند.

اگر شما در موقعیت رهبری یک سازمان باشید، مطمئناً خواهان آن هستید که به شما اعتماد شود. برای اینکه این اتفاق بیافتد، شما مجبورید به صورت پیوسته بر روی ایجاد یک اعتماد پایدار سرمایه‌گذاری کنید. برای انجام این مهم نیاز است سه عامل کلیدی را در رفتار خود نهادینه کنید:

۱- پاسخگوبودن

رهبران شایسته به خوبی می‌دانند که ناکارآمدی و تأخیر در امور به شدت می‌تواند در روند پیشرفت هر سازمانی اثرگذار باشد. آنها آگاهند که تیمشان به مصمم‌بودن و هدف‌گرابودن وی وابسته‌اند و درک می‌کنند که اگر قرار است سازمانشان با سرعت به پیش رود می‌بایست سریعاً به مسائل پاسخ دهند.

این گونه رهبران به وقفه‌ها هیچ اهمیتی نمی‌دهند؛ آنها ذاتاً کسانی هستند هر نوع درخواستی را رفع و رجوع کرده و د عین حال سرزندگی خود را حفظ می‌کنند. به شکلی مناسب برای هر مسأله‌ای راهکار درخور آن را در نظر دارند و در عملکرد‌ خود ثبات عمل را رعایت کرده و آنرا به دیگران نیز انتقال می‌دهند بگونه‌ای که هر کسی می‌تواند به آنها اتکا کند.

این دسته از مدیران با مدلسازی انواع پاسخگویی‌هایی که از تیم خود انتظار دارند، زمینه‌ای را برای رشد اعتماد در سرتاسر سازمان فراهم می‌آورند.

۲- شفافیت

سازمان‌هایی که مخفی‌کاری و سربسته‌کارکردن در آنها فراوان است، جوی از عدم اعتماد و احساس منفی را ایجاد می‌کنند. در طرف مقابل، رهبران اصیل اهمیت شفافیت و آزادی را به خوبی درک کرده و هیچگاه جوی را بوجود نمی‌آورند که «چرایی» مسائل و فرایندها برای کارکنان سازمان امری مرموز و سربه‌مهر باشد.

آنها به خوبی می‌دانند که هر عضو تیم باید بداند که به چه دلیل کارکردن وی برای سازمان اهمیت داشته و در ساختار کلی سازمان چه نقشی را بر عهده دارند. اینگونه رهبران بیشتر خواهان این هستند که چشم‌اندازشان را با کل تیم در میان بگذارند. با این کار ابزار و اعتمادی را برای پیشرفت امور نیاز دارند در اختیار خواهند داشت.

۳- فروتنی

یکی از راه‌های بدون شکی که رهبران ممکن است اعتماد تیمشان را از دست بدهند این است که به چیزی اعتبار بدهند که هیچ نتیجه و منفعتی برای تیم به همراه نداشته باشد. اما رهبران شایسته نیاز به این حد از اعتمادبنفس ندارند؛ آنها از تجربیات خود آموخته‌اند که هر موفقیتی که به دست آورده‌اند تنها به دلیل تلاش‌های مشترک تیمشان بوده است. آنها از اینکه به دیگران اعتماد کرده و فرصتی را برای رشد آنان فراهم می‌آورند خوشحالند.

همچنین زمانیکه اشتباهی از آنها سر می‌زند مسئولیت آنرا بر عهده می‌گیرند حتی اگر تقصیر آنها نباشد. اولین دغدغه و اولویت آنها تیمشان است و آنقدر قوی هستند که در مقابل هر چه در مسیرشان قرار بگیرد مقاومت کنند. اراده آنها بر این است که در وهله اول اولویت را بر دیگران قرار دهند.

برای اینکه هر رابطه معناداری قدرت واقعی برای مقاومت و حیات داشته باشد، ایجاد پایه و اساسی مستحکم برای اعتماد اولین و مهمترین کار است. زمانیکه تمام انرژی خود را وقف ایجاد اعتماد می‌کنید، تیمتان خواهد آموخت که می‌توانند به انسجام و اعتماد شما اطمینان کنند. بدین گونه است که سازمان شما می‌تواند با قدرت بیشتر به راه خود ادامه دهد.

مجتبی کریمی، مدیر سایت IranMBTI و عضو دپارتمان MBTI خانه توانگری

منبع: The Muse

اشتراک گذاری

WhatsApp
Telegram

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

اعتماد

مطالب مرتبط