گاهی اوقات پیش میآید که سرکار دچار سردرگمی و بلاتکلیفی میکنیم، این بیشتر به خاطر شرکتی نیست که در آن کار میکنیم، بلکه به خاطر نقشی است که در شرکت مسئولیت آنرا بر عهده گرفتهایم. تیپ شخصیتی، همانطور که در ابزار شخصیتشناسی مایرز بریجز توصیف شده است، چشمانداز دقیقی را نسبت به ترجیحات ما ارائه میدهد، به خصوص درباره اینکه چگونه اطلاعات را جمعآوری کرده و نیز چگونه تصمیمگیری میکنیم. همین دو عامل در رضایت شغلی ما تأثیر شگرفی دارند. هر چه بیشتر بر اساس ترجیحاتمان کار کنیم، بیشتر از آن انرژی گرفته و کمتر احساس خستگی و بلاتکلیفی میکنیم.
همانطور که در پست قبلی توضیح دادیم، شاید شغل کنونی شما با ترجیحاتتان همخوانی زیادی نداشته باشد. با این حال اگر فرهنگ کلی سازمان تطابق بیشتری با هویت و تیپ شخصیتی شما دارد، شاید پیداکردن یک نقش جدید در داخل شرکت خیلی بهتر از این باشد که در خارج شرکت دنبال یک شغل جدید باشید.
همانطور که تیپ شخصیتی میتواند یک انسان را توصیف کند، با شناخت نحوه جمعآوری اطلاعات و سبک تصمیمگیری در داخل سازمان میتوانید تیپ شرکت، واحد و نقش خود را بدست بیاورید. برای پیداکردن بهترین و مناسبترین نقش در داخل سازمان از تیپ شخصیتی کمک بگیرید. به دنبال چیزهایی باشید که نه تنها برای فرد موردنیاز باشد، بلکه مهارتها و شاخصههای دلخواهتان در چه واحدهایی بیشترین فراوانی را دارد.
چگونه میتوان آن چیزهایی که واقعا میخواهید را شناسایی کرد.
معمولا از کودکان میپرسند: «وقتی که بزرگ شدی میخواهی چه کاره شوی؟» در جستجوی یک نقش جدید در داخل شرکت، بهتر است از خود این سوال را بپرسید: «میخواهی چه کار کنی؟» با شناسایی انواع وظایف و مسئولیتهایی که بیشترین همخوانی را با انگیزانندههای اصلی شما دارند، میتوانید به دقت رضایتبخشترین نقش موجود در شرکت کنونی خود را پیدا کنید.
Allen L. Hammer در کتاب «مقدمهای بر تیپشخصیتی و شغل»، شما میتوانید این کار را با پرسیدن سؤالات زیر شروع کنید:
- بر اساس وظایف روزانه من قرار است چه کاری انجام دهم؟
- در یک، پنج و ده سال آینده من به چه موقعیتی باید دست پیدا کنم؟
- با چه نوع افرادی قرار است کار کنم؟
- در چه نوع محیطهایی بیشترین راحتی را تجربه خواهم کرد؟
- چه نوع محیطهایی به من این امکان را میدهد که بیشترین بهرهوری را داشته باشم؟
- چه چیزهایی به من انگیزه میدهد که در نقشم بهترین فرد باشم؟
با توجه به آموزههای MBTI، دو حرف میانی تیپ شخصیتی افراد دو ترجیح مهم آنان را مشخص میکند. ۱) اینکه شما اطلاعات اطراف خود را به چه شیوهای جمعآوری میکنید. به طور کلی افراد به دو شکل این کار را میکنند: جمعآوری اطلاعات به شیوهی منطقی (S) و یا به شیوهی شهودی (N). 2) نحوه تصمیمگیری شما نیز تأثیر بسزایی در انتخاب بهترین نقش در شرکتتان دارد. در کل دو شیوه تصمیمگیری وجود دارد: تصمیمگیری احساسی (F) و فکری (T). با ترکیب این ترجیحات با یکدیگر میتوانیم چیزهایی بیشترین انگیزه را به شما در محل کار میدهند پیدا کنیم:
- ST: دستیابی سریع به نتیجه
- SF: ارائه خدمات عملی
- NF: ایجاد یک تغییر معنادار
- NT: بهبود عملکرد سیستم
تحقیقات نشان داده است که افراد به صورت ناخودآگاه شغلهایی را انتخاب میکنند که با این دو حرف از ترجیحات بیشترین همخوانی را دارد. برای مثال اگر شما دارای ترجیح F یا احساسی باشید، ممکن است بیشترین رضایت شغلی را در نقشی تجربه کنید که بتوانید به دیگران کمک کرده و یا از آنها پشتیبانی کنید. همین مساله باعث میشود برخی نقشها از لحاظ طبیعی به شما همخوانی بیشتری داشته باشد نظیر: کمک به مشتریان، تدریس، فعالیت در هیئت مشاورهای، بهبود جامعه و یا تبدیل جهان به یک مکان بهتر.
همچنین برای آن دسته از افرادی که دارای ترجیح احساسی (F) هستند این موضوع را بخاطر داشته باشید نتیجه نهایی کار شما میتواند بر روی سطح نهایی رضایتمندی شغلی شما تأثیرگذار باشد. برای مثال، شاید برای شما این امکان فراهم نباشد که به صورت مستقیم و در چارچوب کارهای روزمره خود به «دیگران کمک کرده و یا از آنها پشتیبانی کنید»، اما اگر نتیجه نهایی کار شما به دیگران کمک کند و برای آنها سودمند باشد، از این موضوع انرژی زیادی کسب خواهید کرد. اگر شما در یک مؤسسه یا دانشگاه کار میکنید، حتی اگر در فعالیتهای روزمرهتان، کمککردن مستقیم به افراد تعریف نشده باشد، اما میدانید که شما جزئی از یک سیستم هستید که میتواند به افراد در تغییر سازنده در زندگیشان اثرگذار باشد؛ همین دلیل برای انرژیدادن به شما کافیست.
چگونه باید نقش خود را شکل دهیم؟
اگر شما دارای ترجیحات منطقی (S) و فکری (T) هستید، اما در موقعیتی قرار دارید که باید مشاوره فردی زیادی بدهید، شاید جستجوی نقشی که به تحلیل اطلاعات و سروکارداشتن با اعداد و ارقام و موقعیت کنونی بپردازد، برای شما بهتر باشد.
برای مثال من معمولا با مشاورین شغلی کار میکنم که ترجیحاتشان ST است، اما این حرفه نیازمند استفاده مکرر از عملکردهای احساسی (F) و شهودی (N) دارد که جزو ترجیحات آنها نیست. هرچند آنها اینگونه ابراز میکنند که در کل از شغلشان راضی هستند اما به این مسأله نیز اعتراف میکنند که وقتی ساعتهای بسیاری را به صورت مستقیم به افراد مشاوره میدهند، کارشان بسیار خستهکننده بوده و آنها را کلافه میکند. با این حال اگر آنها سعی کنند دنبال نقشهایی بگردند که بیشترین همخوانی را با ترجیحاتشان داشته باشد مسلما به بهرهوری بیشتری نیز دست خواهند یافت. نقشهایی از قبیل تحلیل ابزارهای ارزشیابی شغلی، بررسی رزومهها، انجام عملیات اداری یا مدیریت فناوریهای واحدی. آنها با پذیرفتن چنین نقشهایی مسلما انرژی فزایندهای دریافت خواهند کرد.
در کل، اگر بتوانید فعالیتهایی را انتخاب کنید که بیشترین تطابق را با ترجیحات شما داشته باشند و سپس آنها را در وظایف روزانه خود وارد کنید، هر چه بیشتر از نقشتان رضایت داشته و در موقعیت کنونی خود نیز به موفقیت بیشتری دست خواهید یافت.
در مسیر پیشرفتتان باید صبور باشید
برخیاوقات به دلیل رشد مهارتها و مهارتیافتن در نقشهای خاص نیازمند زمان هستیم و معمولا یک راهحل فوری برای این کار وجود ندارد.
برای مثال اگر شما دارای ترجیح فکری (T) هستید، ممکن است از تصمیمگیری منطقی و هدفمند لذت ببرید و شاید دائما به دنبال پیداکردن ایرادهای سیستم و رفع و رجوع آن هستید. حال سوال اینجاست که آیا برای شروع و ایجاد تغییر آمادگی کافی را دارا هستید؟ بیایید با آن روبرو شویم، اکثر تیمها نمیتوانند به افراد تازهکار تیم بگویند که ایراد کارشان کجاست هرچند میدانند که مشورتها و کمکهای آنان تا چه حد میتواند چارهساز باشد.
در برخی موارد، شاید مجبور باشید تا مدتی بر روی کار خود استقامت کرده و سطح مهارت و تأثیرگذاری خود را بالا ببرید پیش از اینکه بخواهید به دنبال یک نقش جدیدتر بگردید. شاید در طول مسیر خود دچار سردرگمی شوید هر چند شاهد ناکارآمدی و عدم شایستگی رهبران و کارمندان در ایجاد «تغییر» باشید، اما با وجود تمام این مسائل این قدرت را ندارید که خودتان دست به کار شده و اقدام به تغییر کنید. در عوض در موقعیت کنونی خود مداومت و مقاومت کرده و سطح تجربه و مهارت خود را افزایش دهید تا نهایتا به حدی از صلاحیت و قدرت برسید که بتوانید تغییرات مدنظر خود را اعمال کنید. در این حالت است که میتوانید نقش موردنظرتان که بیشترین همخوانی را با ترجیحاتتان داشته باشد ایجاد کنید و شاید به دیگران نیز این امکان را بدهید که در نقش مناسب و رضایتبخش خود فعالیت کنند.
مترجم: مجتبی کریمی (عضو دپارتمان MBTI خانه توانگری)
منبع: CPP Blog