بسیاری از ما تلاش میکنیم تا آنجا که میتوانیم بهترین باشیم، به خصوص اگر پای کار و شغلمان به میان بیاید. اما اگر شما از شریک زندگیتان موفقتر باشید، احتمالا انتظار این را باید داشته باشید که در روابطتتان تنشی ایجاد شود. حتی اگر شما در یک زمینه کاری یا چالش مشابه با هم رقابت نکنید، زندگی کردن با موفقیت، میتواند اعتمادبنفس شریکتان را از بین ببرد.
این مسأله برای مردان بسیار وخیمتر است. مطالعه اخیری که در مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی به چاپ رسید نشان میدهد مردان زمانیکه شریک عاطفیشان از آنها موفقتر است به شدت احساس ناراحتی میکنند. در بخشی از این مقاله آمده است: «یک مرد وقتی که شریک عاطفیش در کاری که هر دو انجام میدهند موفقتر باشد، مثلا کمکردن وزن، به شدت احساس تهدید خواهد کرد.»
حتی اگر این دو در رقابت مستقیم با هم نباشند، زمانیکه شریک عاطفی مرد در کارش موفقتر باشد، اعتمادبنفس مرد سیر نزولی به خود خواهد گرفت. پژوهشگران به این مسأله «فرضیه بازی جمع صفر» میگویند. این قضیه زمانی رخ میدهد که یکی از طرفین رابطه عاطفی به شکلی نامناسب خود را با شریکش مقایسه کرده و نتیجه این مقایسه عواقب مخربی بر روی اعتمادبنفس طرفین داشته باشد.
اگر شریک شما احساس ناخوشایندی از عقبافتادن از شما و موفقیتتان دارد، بسیار مهم است که به منبع این تنش بپردازید. در ادامه به بیان نکاتی میپردازیم که به کمک آنها میتوانید با شریکتان همآهنگ شده و هر دو از موفقیتهایتان لذت ببرید.
۱- خطوط ارتباطی را باز نگه دارید
اعتمادبنفس یک زن ارتباط نزدیکی با احساس وی نسبت به کیفیت و کفایت رابطهاش دارد. از لحاظ آماری، زنان احتمال کمتری دارد که از رقابت مستقیم احساس خطر کنند اما اگر به خاطر تلاشهایشان به اندازه کافی از آنان تقدیر و تشکر نشود احتمال زیادی دارد که دچار اضطراب و ناراحتی شوند.
برعکس مردان اهمیت فراوانی به رقابت میدهند. آنها ترجیح میدهند بیشتر به خاطر توانمندیها و کاراییشان شناخته شوند – به خصوص توانمندیهایی که با دیگران مقایسه شود – نه به خاطر مشارکتهایی که صرفا در یک کار خاص داشتهاند. اما هر کسی میتواند دارای شخصیتی متفاوت بوده و ممکن است شریک شما در قالب اینگونه کلیشهها نگنجد.
پس اولین قدم این است مسائل و اتفاقات را از نقطهنظر شریکتان ببینید. احساس آنها نسبت به موفقیت شما چگونه خواهد بود؟ آیا حسادت در این میان نقشی دارد؟ اگر چنین است، دلیلش چیست؟ آیا سهوا موفقیتتان را به رخ شریکتان میکشید؟ در اکثر مواقع، زمانیکه تنشی بوجود میآید، یک گفتگوی صادقانه میتواند نشان دهد که مشکل اصلی چیست و از کجا آب میخورد. زمانیکه از خود موفقیتهایتان حرف میزنید حالت تدافعی به خود نگیرید. به یاد داشته باشید که رابطه عاطفی یک جنگ نیست که بخواهید اثبات کنید کدامتان موفقتر بودهاید. اگر میخواهید این تکنیک را به کار ببرید هر دوی شما باید خود برای شنیدن بدون قضاوتکردن آماده کنید و به آنچه که طرف مقابل میگوید احترام بگذارید.
۲- تبدیل به بزرگترین مشوق شریکتان شوید
مهمترین کمکی که میتوانید به شریکتان بکنید تا موفقیت شما را بپذیرد این است که کاری کنید وی نسبت به آنچه که انجام میدهد احساس امنیت کند. زمانیکه شریک زندگیتان به استعدادها و توانمندیهایش اعتماد داشته باشد، احتمال بسیار کمی وجود دارد که نسبت به موفقیتهای شما حسادت کند.
یکی از روشهایی که میتوانید برای انجام این مهم به کار گیرید این است که تبدیل به بزرگترین طرفدار شریکتان شوید. هر کسی نیاز دارد مورد تحسین و تشویق قرار گیرد، اما زمان گذاشتن برای اینکه همسرتان را به موفقیت برسانید ممکن است شما را از کارهای واجبی همچون مراقبت از کودکان باز دارد.
چرا نباید تلاش ویژهای را برای تشویق مهمترین شخصی زندگیتان به کار گیرید و با وی به گونهای رفتار کنید که احساس خاصبودن به او دست دهد؟ احساس شما نسبت به همدیگر تنها زمانی قویتر خواهد شد که یکدیگر را به شکلی شایسته حمایت کنید. علاوه بر این، هر چقدر همسرتان را مورد توجه قرار دهید وی نیز همین رفتار را با شما خواهد کرد زیرا به قول یک ضربالمثل قدیمی: «هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی»
۳- مسائل مالی را در نظر داشته باشید
پول نمیتواند ریشه همه بدیها باشد، اما اگر شما درآمدهای ناجور داشته باشید، میتواند باشد. بحث و جدل بر سر پول یکی از مهمترین عوامل طلاق است، پس مطمئن باشید ممکن است شما هم اینگونه جر و بحثها را با همسرتان داشته باشید.
اینکه چگونه درآمدتان را خرج میکنید کاملا به شما مربوط است و زوجهای مختلف روشهای گوناگونی برای مدیریت مسائل مالی دارند. مسأله مهم این است که به گونهای پول را تقسیم کنید که هر یک از زوجین استقلال مالی کافی داشته و فارغ از موفقیتهای کاری سهم عادلانهای از مسئولیتهای مالی را بر عهده داشته باشند. Suze Orman که در مسائل مالی جزو نوابغ است، نصیحتهای خوبی در خصوص این موضوع دارد. پس تکالیفتان را انجام داده و راهحلی را پیدا کنید که به درد هر دوی شما بخورد. یادتان باشد پول را از صحبتهای خالهزنکی دور نگه دارید. اینکه چه کسی چقدر درآمد دارد یا چه کسی چه شغل دهانپرکنی دارد اصلا اهمیت ندارد. اگر هر دوی شما کار کنید و مراقب فرزندانتان باشید، پس احتمال اینکه یکی از شما از دیگری وقت آزاد بیشتری داشته باشد بسیار پایین خواهد بود.
۴- حواستان به پویایی قدرت باشد
همه روابط دارای یک پویایی قدرت میباشند و معمولا مشخص است که چه کسی زمام امور را در دست دارد. اگر شما به گونهای از همسرتان موفقتر هستید که بر روی روابطتتان اثر میگذارد، به راحتی میتوان حدس زد که شما در این میان زمام امور را در دست دارید. برای مثال اگر درآمد شما از همسرتان بیشتر است، به احتمال خیلی زیاد مسئولیت اصلی مسائل مالی بر عهده شما بوده و تصمیمگیر نهایی شما هستید. انسانها در خصوص شیوهای که با قدرت و موفقیت برخورد میکنیم موجودات به شدت سادهای هستند.
ممکن است برخی زوجین با این عدم توازن مشکلی نداشته باشند اما لازم است مطمئن شوید هر چیزی سر جای خودش قرار دارد. سعی کنید مرتبا سلامتی خود را چک کنید. با این کار خواهید دانست که چه زمانی خط قرمزها را رد کرده و فراتر از حدتان رفتهاید. مطمئن شوید که فضا و حمایت کافی برای رشد را به همسرتان میدهید. صرفا به این دلیل که شما در برخی از حوزههای زندگی از همسرتان بالاتر هستید به این معنا نیست که در روابطتتان نیز از وی بالاتر بوده و یک سری مسائل مهم را رعایت نکنید.
اگر شما هم روشهای دیگری سراغ دارید که از همسرتان موفقتر هستید، آنرا با ما در میان بگذارید.
مجتبی کریمی، مدیر سایت IranMBTI و عضو دپارتمان MBTI خانه توانگری
منبع: Truity
دیدگاه (2)
مقالتون عالیه ، من خودم سالها بخاطر اینکه شریک زندگیم هیچ حسی برای پیشرفت نداشت منم راکد شدم و دست از تلاش برداشتم الان نزدیک یکساله پشیمون هستم چون به شدت افسرده و مریض شده بودم و دوباره دارم برا پیشرفت خودم تلاش میکنم و تا امروز موفقیتهای کوچک اما مفید و سازنده ای بدست اوردم .دوست دارم همسرم هم از راکد بودن دست برداره و شروع کنه .با وجودی که مرد خوبیه اما همش میگه من همین هستم و از اقدام میترسه ،سعی کرد جلوی موفقیتهای منو هم بگیره اما نمیتونست چون من تشنه پیشرفتم بودم. همراهم نیست نمیدونم چرا ،حس نمیکنم حسادت داره چون اگر حسادت داشت باید تلاشش رو شروع میکرد.نمیدونم آیندمون چی میشه اگر بخوام زندگیم رو عشقم و فرزندم رو حفظ کنم باید حرکتم رو به سمت موفقیت کنار بذارم و اگر بخوام رشد کنم ممکنه زندگی زناشوییمون رو از دست بدم .دو راهی سختیه .انتخاب یکی از این دو راه واقعا سخته ،اما من فعلا راه دوم رو انتخاب کردم به امید اینکه همسرم هم خودش رو بالا بکشه
سلام .امیدوارم موفق باشید .همین که همسرتان به شما اجازه ی فعالیت می دهد معنی اش این است به شما حسادت نمی کند.به نظر من همسرتان را قضاوت نکنید و تلاش جهت پیشرفتتان را ادامه دهید.معنی موفقیت از نظر هر کسی متفاوت است