«هیچ ترسی از کمالگرایی نداشته باشید … چون اصلا به آن دست نخواهید یافت.» – سالوادور دالی
هر تیپ شخصیتی رابطه متفاوتی با کمالگرایی دارد. بینشیها (NT) همواره به دنبال یک نظام بینقص هستند و یا همیشه سعی میکنند یک سیستم را به حد کمالش نزدیک کنند. ایدهآلگرایان (NF) سعی میکنند دنیای اطراف خود را به سمت یک مدینه فاضله نزدیک کنند؛ جاییکه هر کس خود واقعی خویش بوده و در سازگاری و هارمونی کامل زندگی کنند. سنتیها یا پشتیبانان (SJ) کمالگرایی را در پایبندی کامل با قوانین، استانداردها و سنتها میدانند. هر چه بیشتر این نظم را رعایت کنند، احساس میکنند وظایف خود را به شیوهای کاملتر انجام دادهاند. و در آخر عزت نفس تجربهگرایان (SP) از میزان درجهای که در حرفه خود به مهارت رسیده و یا استعدادهایشان را به رشد کامل برسانند، اغناء میشود.
زمانیکه سعی میکنیم به حداکثر کمال رسیده و یا آنرا ایجاد کنیم، میدانیم که هیچگاه به آن دست نخواهیم یافت. با این حال، با سعی و تلاش میتوانیم به آن نزدیکتر شویم.
هیچ مشکلی ندارد که زمانیکه با یک کار روبرو میشویم بهترین توانمان را به کار گیریم. داشتن این هدف که به حداکثر کمال برسیم باعث میشود در مسیری قرار گیریم که در وظایفمان «تبدیل به بهترین» شویم. با این حال کمالگرایی یک روی سکه دیگر نیز دارد که باید آنرا در نظر بگیریم.
یکی از مشکلاتی که در این مسیر وجود دارد این است که کمالگرایی میتواند حتی سادهترین کار را به یک وسواس تبدیل کند. George Fisher میگوید: «وقتی که به دنبال کمالگرایی میگردید، متوجه خواهید شد که در واقع به دنبال یک هدف متحرک هستید». اگر کاری برای یک شخص اهمیت فراوان پیدا کند، جستجو برای کمال میتواند تبدیل به یک کار تمام وقت شود. مشکلی که در خصوص وسواس وجود دارد این است که به راحتی میتواند تمرکز ما را از بین برده و آنرا از مسائل مهمتر دور کند. همین امر باعث میشود زندگی فرد از تعادل خارج شده و حالت نابسامان به خود بگیرد.
کمالگرایی یکی از دلایل معروف تنبلی است. زمانیکه به دنبال کمالگرایی باشیم، نمیتوانیم اشتباهات را تحمل کنیم. بهترین راه برای دوری از اشتباهات این استکه انجام هر کاری را به تعویق بیاندازیم. البته به تعویق انداختن کارها منجر به مشکلات دیگر میشود. یکی از بهترین روشها برای درمان تنبلی این است که به خود بگوییم «تا همین جا هم که انجام دادهای به اندازه کافی خوب است» و بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که کار را شروع کنید.
دست آخر این که کمالگرایی میتواند باعث از بین رفتن روابط شود. زمانیکه به دنبال کمالگرایی هستیم نه تنها خود را در آن دفن میکنیم، بلکه کمالگرایی خود را نیز بر روی دیگران فرافکنی میکنیم. انتظار بیش از حد از دیگران داشته و نسبت به اشتباهاتی که ممکن است شریک عاطفیمان یا هر شخص دیگری مرتکب شود نابردبار میشویم. دیگر نمیتوانیم افراد را آنگونه که هستند بپذیریم و از آنها انتظار داریم آنطور که ما تصور میکنیم زندگی کنند. البته آنچه که ما تصور میکنیم، ساخته و پرداخته خیال ماست و هیچکس نمیتواند به آن شیوه زندگی کند. همین امر باعث میشود قل و زنجیر محکمی بر روی روابط ما زده شود.
همه تیپهای شخصتی در عین اینکه تلاش میکنند بهترین شیوه عملکرد را پیش بگیرند، باید این رویکرد مهم که «هر کار خوبی که انجام دادهاید به اندازه کافی خوب است» را سرلوحه کار خود قرار دهند. بنابراین راهکار هر مشرب در مواجهه با کمالگرایی به شرح زیر است:
بینشیها (NT) هیچگاه نمیتواند نظام بینقص را پیدا کنند اما هنوز هم میتوانند به بهبود نظام کنونی بپردازند. در خصوص آنها، پسزدن کمالگرایی به عنوان یک هدف میتواند تفاوت بین یک بهینهسازی مفید و یک وسواس سردرگمکننده باشد.
ایدهآلگرایان (NF) باید به خاطر داشته باشند که بر اساس تعریف، ایدهآلها مفهومی از کمالگرایی هستند. مفاهیم چیزهای واقعی نیستند. صرفا یک فکر و ایدهاند. این بدان معنا نیست که ایدهآلها نباید بر روی NF ها تأثیر گذاشته و یا آنها را در مسیر خاصی قرار دهند. با این حال، آنان باید آنچه که ولتر، فیلسوف بزرگ فرانسوی، گفته را سرمشق خود قرار دهند که: «ایدهآل نقطه مقابل یا دشمن خوب است». تلاش مستمر برای دستیابی به اهداف غیرممکن میتواند انسان را از رسیدن به اهداف واقعی دور سازد.
سنتیها (SJ) باید بدانند که گاهی اوقات برخی قوانین باید شکسته شوند. پایبندی بیش از حد به این دغدغه که مسائل چگونه باید باشند (کمالگرایی) به جای آنکه عملا چه چیزی هستند باعث بوجود آمدن انعطافناپذیری میشود. انعطافناپذیری بیش از حد نیز خلاقیت را از بین برده و باعث بروز دشمنی در اطرافیانمان میشود.
در این میان تجربهگرایان (SP) که سعی در چیرهدستی در هر امری دارند، ممکن است نسبت به دیگر مشربها کمتر تحتالشعاع کمالگرایی قرار گیرند. آنها دوست دارند در لحظه زندگی کنند و سعی میکنند در لحظه نیز به برتری دست یابند. شاید آنان بیش از سایر تیپها تحت تأثیر این فلسفه باشند که زندگی یک سفر است نه مقصد. با این وجود آنها نیز باید مراقب باشند که در هر امری که قصد چیرهدستی و استادی در آن را دارند، دچار وسواس نشوند.
آیا شما هم با درگیر کمالگرایی هستید؟ تجربه خود را با ما در میان بگذارید.
مجتبی کریمی، مدیر سایت IranMBTI و عضو دپارتمان MBTI خانه توانگری
منبع: ۱۶Personalities.com
دیدگاه (6)
ممنون،محتواتون داره بهتر میشه
ممنون و خسته نباشین.
فقط ایده آل گراها به اشتباه nt درج شده.
ممنون از توجهتون
چه دوره ای از کارگاهها کمک میکنه تا خصوصیت ایده آل گرایی از بین بره یا در مسیر درست وارد بشه؟آیا همچین کارگاهی هست ؟
سلام دوست عزیز
ما دوره شخصیت سالم تر من رو داریم که تو اون در مورد کمال گرایی یک کارگاه جداگانه داریم.
موفق باشید.
البته منظور از ایده آل گرایی همان کمالگرایی بود :-D