INFP بودن به چه معناست؟ شاید بعضی ها شما را یک ایدهآلیست بلندپرواز یا یک کمالگرا بخوانند. بعضی دیگر نیز بردباری، انطباقپذیری و هوشمندیتان در همدردی به دیگران را تحسین میکنند.
اینها موهبتهای قابل تحسینی هستند، اما هر کسی که نقاط قوتی دارد مسلما دارای نقاط ضعفی نیز هست. شاید اینگونه به نطر برسد که INFP ها افرادی سلطهپذیر و آرام بوده و همیشه اجازه میدهند دیگران به جای آنها تصمیم بگیرند حتی اگر کاری را بخواهید انجام دهید که هیچ رغبتی به آن نداشته باشید. این مسأله معمولا از حس همدردی و دلرحمی شما ناشی میشود. اینکه دوست دارید با دیگران در سطوحی عمیقتر ارتباط برقرار کنید. اما فاکتورهای تاریکتری نیز در این میان نقش دارند. به عنوان یک INFP شما دارای یک نظام ارزشی درونی قوی هستید. فارغ از مضمون، شما عادت به قضاوت کردن و بیاعتبارساختن خود دارید، صرفا به این خاطر که کاری را انجام دادهاید که با استانداردهای به شدت بالای شما همخوانی ندارد.
پس یک INFP چگونه میتواند به خود اطمینان داشته باشد؟ ما چهار نکته طلایی را به شما معرفی خواهیم کرد که چگونه میتوانید از اضطراب درونی خود رها شده و لذت و اعتمادبنفس بیشتری را تجربه کنید.
۱- تصویر خود را اصلاح کنید
اعتمادبنفس از داشتن یک تصویر خوب از خود نشأت میگیرد. برای اینکه به آن دست پیدا کنید باید صادقانه خود را دیده و بپذیرید. باید دیدگاههای منفی نسبت به خود را دور بریزید.
یکی از ترفندها استفاده از تکنیکهای مدیریت استرس است. این ترفند بهرهبردن از قدرت تصویرسازی است. از خود تصویر شخصی را بسازید که دوست دارید باشید؛ تصویر شخصی که دارای حس اعتمادبنفس بالایی است. اگر بتوانید به آتش درون خود اجازه دهید که بی هیچ حد و مرزی شعله بگیرد چه احساسی خواهید داشت؟ اینکه چگونه نگاه کرده، ایستاده، حرکت کرده و صحبت میکنید؟ این کار چگونه میتواند بر روی کار، سلامتی و روابطتتان تأثیر بگذارد؟ به این سوالها به دقت فکر کرده و هر وقت شک و شبهه سراغتان آمد و قصد تضعیف روحیهتان داشت این تمرین را تکرار کنید.
این تمرین برای INFP ها بسیار مناسب است زیرا هم به عنوان یک طرح عملیاتی و هم تشویقی عمل میکند. از سوی دیگر، تصویرسازی به شما کمک میکند تا تصویر شخصی خود را خالص کرده و منابع درونی بیشتری را به شما میدهد که به کمک آن میتوانید به صورتی مؤثرتر با مشکلات کنار بیایید. همچنین این کار به شما فاصله بین جایی که هستید و جایی که دوست دارید باشید را نشان میدهد. تصویرسازی مقصد نهایی است و شما را در مسیری که میخواهید به اعتمادبنفس برسید هدایت میکند.
۲- در زمینههایی که نیاز به بیشترین توجه دارند شفافسازی کنید
به عنوان یک INFP این احتمال وجود دارد که در برخی زمینهها اعتمادبنفس بالا داشته باشید (نظیر مهارتهای شنیداری، خلاقیت و همدردی) و در برخی زمینهها نیز اضطراب (نظیر بیان احساساتتان، ناراحتکردن دیگران و تعارضات). اما همه ما مانند دانههای برف منحصربفرد هستیم و نباید دنبالهرو دیگران باشیم.
پس مرحله بعد این است که در زمینههایی از زندگی که نیاز به توجه بیشتر داریم شفافسازی کنیم. این زمینهها میتوانند چیزی شبیه به ترس از شروعکردن یک رژیم تمرینی یا مسائلی درونی تر نظیر ترس از شکست، ترس از انتقاد یا قرارگرفتن در شرایطی باشد که فراتر از توان شما باشد. تصور کنید که در هر یک از این زمینههای در چه موقعیتی قرار گرفتهاید، سپس به کارهایی که برای رسیدن به این موقعیت نیاز دارید تمرکز کنید.
هدفگذاری بخش اصلی این تمرین است. تعیین هدف فرایندی است که شما برای شناسایی مراحلی استفاده میکنید که برای دستیافتن به اعتمادبنفس در نقاط ضعفتان و سنجش موفقیتتان نیاز دارید. برای مثال اگر ترس از انتقاد باعث تضعیف اعتمادبنفستان میشود، کافیست هدفتان این باشد که از یک دوست یا همکار دعوت کنید که از شما انتقاد کند، به حرفهای او به دقت گوش کرده و با آرامش از وی بخواهید که به صورت دقیق و شفاف دلیل انتقادش را بیان کند. دانستن اینکه با یک ترس روبرو میشوید، با آن زندگی میکنید و به نتایج بهتری دست پیدا میکنید به شدت در افزایش اعتمادبنفستان نقش دارد.
۳- به دیگران کمک کنید که حس خوبی نسبت به خودشان داشته باشند
این مورد شاید از نظر شما خندهدار باشد اما به ما اعتماد کنید. کمک به دیگران برای اینکه حس خوبی نسبت به خودشان داشته و دوستانه، مهربان و سخاوتمند باشند، روشی اثباتشده برای این مهم است که شما هم نسبت به خودتان حسی خوبی داشته باشید. به همین علت است که INFP ها اعتمادبنفسشان را از تمایل به تأثیرگذاری مثبت بر دنیای اطرافشان کسب میکنند. دانستن اینکه شما آدم خوبی هستید و الگوی دیگرانید، میتواند تأثیر شگفتانگیزی بر عزت نفستان داشته باشد.
این نظریه بر پایه قانون جذب بنا شده است. قانونی که بیان میکنند محبت، محبت را جذب میکند. بعضیها این قانون را قانون طلایی میدانند. اینکه به گونهای رفتار کنید که دوست دارید دیگران با شما همانگونه رفتار کنند. به هر حال انجامدادن کاری که باعث شود دیگران لبخند بزنند، حسی را به شما القا میکند که به گونهای رفتار کنید که در کارتان شایسته هستید.
۴- از اهداف کوچک لذت ببرید
زمانیکه نوبت به اعتمادبنفس میرسد، تعیین هدفهای کوچک و دستیابی به آنها حس بسیار بهتری به انسان میدهد تا آنکه هدفش را آنقدر بزرگ ترسیم کند که رسیدن به آن دشوار باشد. اگر هدفتان را بیشازحد بلند ترسیم کنید، این خطر وجود دارد که شکست خورده و دچار یأس و ناامیدی شوید.
هدفتان این باشد که عادتهای کوچک را تغییر دهید. منظورمان از کوچک، واقعا کوچک است، مثلا تمیزکردن میز کارتان، یا مرتب نگه داشتن موهایتان یا لبخندزدن به هر کسی که میبینید. این کارها را برای یک هفته یا یک ماه تکرار کنید. صرف تیکزدن این کارها در لیست کارهایتان حس عزت نفس و اعتمادبنفس بسیار خوبی به انسان میدهد.
به مرور زمان همین موفقیتهای کوچک منجر به موفقیتهای بزرگ میشود. یاد بگیرید که همیشه همینطور رفتار کنید. با این روش به قدرت و توان کافی برای از میان برداشتن هر مشکلی که میتواند حس بدی را به شما القا کند دست پیدا میکنید.
موفق باشید!
منبع: Truity
دیدگاه (5)
منتظر چند مقاله در مورد INTP ها هستم.
سپاااسسسسسسس فراوان
خیلی سایت خوبی دارید. در پناه علم ، جادوانه باشید
با سلام و عرض ادب
ممنون از اینکه مطالب سایت را مطالعه می فرمایید.
دوست گرامی مجله شماره ۱۵ تیپ، مجله آموزشی و تخصصی دپارتمان MBTI با موضوع شگفتی های تیپ رمزآلود INFP، توضیحات بیشتری در زمینه این تیپ ارائه کرده است.
از قسمت مجله تیپ در سایت، می توانید مجله را مطالعه بفرمایید.
متشکرم بابت این مطلب مفید و کاربردی. نکات عملی این نوشته بسیار راهگشاست